نشريه ديار دارا

بانو دیپلومه قابله رویا امینی یکی از همکاران قدیمی بنیاد خیریه دکتور عثمان نورزایی غوریانی است .وی در پهلوی ممتاز بودن توانست بعد از فراغت از کورس های صحی و کمک های اولیه به عنوان مدرس خدمات شایانی را به شایقین انجام دهد و هم چنان بصورت خصوصی و گروهی کلاس های فشرده ی انگلیسی و تقویتی ، پیش کنکوری ایجاد نمودند.می نشینم پای صحبت خودشان از این دریچه .من رویا امینی متولد۱۳۸۰/۹/۳درفرمانداری غوریان استان هرات در یک فامیل علم دوست و اهل فن و هنر دیده به جان هستی گشودم .در ایام کودکی تحت نظر مولوی صاحب نورالحق اموزش های علوم دینی را به پایه ی اکمال رسانیده درسال ۱۳۸۶شامل لیسه نسوان نمبر یک گردیدم .از سن کودکی به درس وتعلیم شوق واشتیاق زیادی داشتم .با سعی وتلاش زیاد توانستم ۱۲سال مکتب شاگرد ممتاز لیسه باشم . درسال ۱۳۹۸باکسب نمرات عالی ودرجه ممتازاز این لیسه فارغ گردیدم .در بهارسال ۱۳۹۹در انستیتوت علوم صحی میلاد نور به رشته قابلگی عالی ثبت نام نمودم و دوران محصلی را نیز با موفقیت و اشتیاق فراوان به کار و رشته ام به پایان رسانیدم وهمزمان در دوران محصلی ام دوره عملی سونوگرافی را در کلینیک جاوید اسحاقزی تحت نظر داکتر حاجی عبدالسمیع روشنفر فرا گرفتم.درسال ۱۴۰۱بعد از اتمام تحصیل به حیث قابله شبانه در شفاخانه ۲۵بستر مرکزی شهر غوریان مشغول بخدمت شدم .و به اساس فیصله ی تاریخی فامیل و رضایت شخصی خودم مورخه ۱۴۰۱/۷/۱۸با یک شخص متدین علمدوست روشنفکر وپرتلاش که از خانواده اهل علم وفرهنگ میباشند محترم «داکتر محمداسماعیل خیام محمدی» فصل جدیدی از زندگی را آغاز نمودم.در برج یازدهم سال۱۴۰۱به حیث کارمند رسمی بست قابله شیفت روزانه شفاخانه مرکزی غوریان شروع به ایفای وظیفه نمودم .فعلا برعلاوه کاردر این شفا, ...ادامه مطلب

گفت و شنود با همکار فرهنگی مان جناب اقای محترم سید امین الله اریبال .او کیست ؟از کجا بودن اش نه،از کی بودن اش حرف باید زد .روزی از روزهای آتشبار خورشید و تموز سال ۱۳۳۸ هجری خورشیدی ،دیده گانش بوسه بر آفتاب زدند و نزدیکانش بر این امانت (سید امین الله) نام نهادند.آرام آرام دفتر کرده ها و ناکرده هایش انبار شد و سراب زنده گی را با پندار آب در آغوش کشید .زمزمه را در نوش و نیایش ،همدوش بیدلان تشنه ی یافت ها در بافت هستی تجربه کرد .فارغ از لیسه ی باختر ،باختری ها گردید و پایش در محبت سرای کابل در دام آموزش گیر ماند و مهندس ساختمان شد و همانجا دل بست و پیوند زنده گی با همی و دو گانه با فردیانا طبیب زاده بست و ثمر این پیوند ،سه پسر و دختری چون بلور تخیل در شعر است .با تند باد حادثه از میهن جدا ،سرما و گرمای استخوانسوز غربت را با خانواده سالهاست ،حس مینماید .او در هالند رخت اقامت گسترده و در آنجا نیز با پیرانه سری در مسلک کوشاست .به مسلک و پیشه ،ادب و هنر دل بسته است .سالها در گوشه و کنار میهن در کار ها و پروژه های عمرانی و مدنی کوشید ،درس داد ،مشوره داد،تا مگر شود داد را از بیداد جدا سازد .گاهگاهی دست جرات به تنظیم نظم میزند ،تا در خلای ذهن ،رسوبی از حادثه ها جا نیابد.پسوند (آریبال ) تخلص گونه در نوشتار ،بر درازای بی نامی اش می افزاید .آرزویش عدالت کامل و آزادی انسانی برای هم وطن های مظلوم اش است .و درین اواخر بنابر ضرورت :مسوولیت کار گرافیک و ویراستاری مجله (فصلنامه ی) بانو،که در کشور اتریش چاپ میشود و در سراسر دنیا ،مشترکین دارد ، را عهده دار استم .تا خدا چه خواهد .سعادت و سلامتی در رکاب تان باد .ناگفته نماند که در میان برگهای پراگنده ی هذیان گونه های منظوم خودم ،در جستجویم و متردد, ...ادامه مطلب

آقای بنیامین جان مصدق طاهری فرزند انجیر همایون جان طاهری بعد از حضور در اولین دور مسابقات اتحادیه ورشکاران افغانستان توانست با شکست حریفش مقام اول این اتحادیه را بدست اورد .      &, ...ادامه مطلب